این روزا دردی ابدی آزارم میدهد
عابران رویاهایم بی ازار
اما جنس رویاها عذاب اور است
اعتراف میکنم
میترسم
ته نوشت
وقتی وارد وبلاگش شدمو دیدن نیست
احساس درد شدیدی کردم
یا بهتره بگم کمبود
دوستش داشتم و دارم
نمیدونم چرا
ولی حس خوبی بهم میده
اینکه اجازه میده بابا باشه برامون
بابایی صداش کنیم و باهاش جون بگیریم
خب الان نیست دیگه
باید با واقعیت کنار اومد
دعا میکنم جاده ی زندگیش همیشه سبز و سلامتی داشته باشه
ادامه مطلب ...