Romina

مینویسم تا یادم بماند

Romina

مینویسم تا یادم بماند

هفت






هفت گناهی که مجازاتش مرگ است



شکم پرستی ، طمع ، تنبلی ، غرور، شهوت ،  حسادت ، غضب






رومینا نوشت : 


سزاوار مرگ هستی ؟




از این میله های زندانی که با گلهای تزئین شده ی بنفش و طلائی تشکیل شده است



متنفرم


نه نه


دوستش دارم


اما زندانی ام میکند


مثل همان دیوار های سفید مایل به کرم

که بعدها با صورتی کم رنگی نقش داد به عروسک های کودکانه اش






نظرات 22 + ارسال نظر
آرش 1391/10/29 ساعت 14:59 http://6eh.blogfa.com


ینی چی که
همین؟

من باید معنی کنم؟

امین 1391/10/29 ساعت 16:05 http://le-cafe.blogfa.com/

چقدر جملاتت سنگینه

شونه خم نکن
قوی تر از این حرفایی

گندم 1391/10/29 ساعت 17:22 http://atregandom.blogsky.com

رومیناااااا
عجب عکسه خفنیه
فکر نمیکنم سزاوار مرگ باشم

شما نیستی
من مطمئنم

دروغ چی جزوشون نیست؟ فکر نمیکنی دروغ هم گناه بزرگیه ؟؟؟؟
حالا باید چی گفت ؟ سزاوارم ؟ نیستم ؟ باید از اطرافیانم پرسید . دوست و دشمن

نه دروغ نیست


خودشناسی یکی از درسای مهم زندگیه

مه­سیما 1391/10/29 ساعت 18:06

آره فکر کنم گاهی که خشمگین می شم


..........

همه مون زندونی هستیم
یا در درون خود با بیرون

خوبه

مازیار 1391/10/29 ساعت 21:02

سلام رومینا جان...خوفی؟!!!
شکم پرستی:کاشکی میشد فهمید وقتی از روی تنهایی رو به خوردن بیش از حد میاری هم جز شکم پرستی حساب میشه...
طمع:طمع باعث پیشرفت میشه ولی در حدش.
تنبلی:اوه اوه...این یکی نشونه بارز منه
غرور:متنفرم ازش ولی دارم.زیاد هم دارم
شهوت:تنها چیزی که چه کنترل بشه و چه نشه فقط روز به روز شکسته ترت می کنه
حسادت:بین همه این گناه ها این یکی واقعا نابود می کنه.این یکی نشونه بارز شیطانه...هیچ جوره نمیشه باهاش کنار اومد.
غضب:؟؟؟؟؟؟

من سزاوار مرگ هم نیستم...سزاوار زندگی هم نیستم...

باقی جملاتت و نفهمیدم.احتمالا داری محیط اطرافت و توضیح میدی.چون منم از این کارا زیاد می کنم و میگن جملاتت بی مفهومن.

ولی دروغ چرا تا قبر اه اه اه...زیاد نگرفتم

سلام مازیار جان
خوبم

ممنونم از توضیحاتت

ادامش زیاد مهم نیست

متوجه جمله ی آخر نشدم

حمید 1391/10/29 ساعت 21:14 http://hshco.blogfa.com

شاید ...! شایدم نه ....!

اما انقدر میدونم که خیلی رو رحمت قاضیی که اون بالاست حساب کردم .

خوبه

www,rominajigar.comخانم شما این سایت و میشناسی

بووووووووووووووووس رومینای بی وفا

بی وفا ؟
مطمئنی؟

نه بوخودا نیستم سزاوار مرگ

کوجایی؟ نیستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

در خانه

zakhmi 1391/10/30 ساعت 15:03

بودم دیگه نمیخوام باشم

.....

پس فاتحه 95 درصد خانم ها خونده اس.

جدا؟

امین 1391/10/30 ساعت 16:57 http://le-cafe.blogfa.com/

اشکالی نداره دوستم هر وقت اومدی قدمت به رویه چشم

من شبا معمولا آپ میکنم

در ضمن

خسته نباشی

فکری به حال خودتون بکنید که ما سفارش کسی رو نمی کنیم. البته شاید هم اونجا بچه محل شدیم.

شاید اون موقع ما باید دستتو بگیریم
به جمعیت ها فکر کن
والا

این گناهان موضوع فیلم هفت بود که!
من عاشق این فیلمم، مخصوصاً سکانس آخرش...

خدایا صد هزار بار شکرت که یکی پیدا شد بین این همه جمعیت
که بفهمه

ممنونم
واقعا ازت ممنونم
کاش بودی تا دستاتو میبوسیدم
جدی میگم

این همه آدم خوندن و رفتم
اما دریغ از یکی که این فیلمه به شدت قشنگو دیده باشه

کاش میشد ساعت ها باهات در مورد این فیلم حرف بزنم

نمیدونی چقدر بهم روحیه دادی با این کامنتت

واقعا ازت ممنونم

شوهرجان 1391/10/30 ساعت 22:03 http://pws.blogsky.com

سلام
ممنون از دعوتتون.
سنگین می نویسی مثل مرگ و ساده مثل آب...!
من هم مثل مابقی دوستان تکلیفم با خودم روشن نیست.
توی این سادگی و سنگینی گیر کردم...
نمیدانم مستوجب عقابم یا ...
ولی مرگ نه!
حتی اگر 8 گناه داشته باشم باز هم به لطف صاحب کرم امید زندگی هست.
ممنون که مجالی برای تامل ایجاد کردید.

نمیدونم چی بگم والا

سلام
سوک سوک میکنی بعدفرار میکنی؟چیزی شده؟

هستم اما سزاوار مرگ
سزاوار برگشت بهسوی خدا

مازیار 1391/11/01 ساعت 00:44

جمله اخر مربوط میشه به سریال دایی جان ناپلئون

ندیدمش

دایی جان ناپلئون و دیدم ولی این جمله یادم نمیاد
چرا؟

ندیدم متاسفانه

وا رومینا جان!
این چه حرفیه!؟
من کوچیک شما هستم عزیز، اتفاقاً باید من از شما ممنون باشم که با این پست زیبا به یکی از زیباترین فیلم های چند سال اخیر اشاره کردید.
فارغ از بازی بی نهایت زیبای هر سه هنرپیشه (مورگان فریمن، براد پیت و کوین اسپیسی) در سکانس های آخر چهره کوین اسپیسی، لبخند اعصاب خورد کن، چهره سرد و سنگیش هنوز هم تو ذهنم مونده.
راستی دقت کردی که گریم کوین اسپیسی به کی شبیه بود؟

نه دقت نکردم
شبیه کی بود ؟
فقط میدیدمش یاد قاتل زنان میوفتادم
فیملشو دیدین ؟
شبیه اون بود

کاش میشد ساعت ها صحبت کنیمو نقدش کنیم
کمتر کسیه که همچین فیلیمی رو دیده باشه

نمیدونم آدولف آیشمن رو بشناسی یا نه؟
طراح و تئوریسین هولوکاست بود،‏ اولین و تنها اعدام اسرائیل...
کوین اسبیسی رو کاملا" شبیه به اون کرده بودن،‏ الان موضوع واست روشن شد؟
زیر لایه های این فیلم یه دنیا سیاست و فلسفه خوابیده... ‏

جدا ؟

راست میگی ؟

الان من د ارم تو تعجب میمیرم

گریم کوین اسپیسی واسم این سوال رو ایجاد کرد که چرا گریمش اینجوریه؟شبیه اینو کجا دیدم؟اون سر نیمه طاس، اون بدن رنجور و ضعیف، اون چهره زرد و بی نشاط...
بعد این سوال واسم ایجاد شد که : همچین آدم ضعیف و لاغری چه جوری این قتل هارو انجام داده؟چه جوری تونسته جریان این جنایت سازمان یافته و پیچیده رو کنترل و هدایت کنه؟
وقتی دوباره عکس آیشمن رو تو دادگاه دیدم فهمیدم جریان چیه؟
بدون هیچ جهت گیری سیاسی و دینی مشخصی، باید بگم جریان رسانه ای تو دنیا در سیطره قدرت های اقتصادی و بالتبع سیاسی است.
چه ابزاری قدرتمند تر از سینما؟

واااااای
راست میگی ها
منم رفتم عکسشو دیدم
شبیهش بود

عجب

فکر کنم باید برای بار چندم فیلمشو ببینم

هرچقدر میبینم خسته نمیشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد